پارسا در دندانپزشکی
چهارشنبه ۱۴ تیر مجددا پارسا نوبت دندانپزشکی داشت وقتی رفتم مهد دنبالش تازه از خواب بیدار شده بود. وقتی فهمید میخواهیم دندانپزشکی بریم یه عالم گریه کرد و التماس که نریم . ولی من با قصه و صحبت راضی کردمش که به نفعش هست که بره . تمام مدت دست من را گرفته بود و سعی میکرد گریه نکنه تا خانم دکتر من را بیرون نکنه و پیشش باشم
پارسا در دندانپزشکی
پارسا در دندانپزشکی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی